کاش می آمدی و دست هایم را می گرفتی تا دیگر دلهره نیامدنت بر جانم نمی
نشست دیگر به قاب عکس هایت عادت کرده ام که مدت هاست جوابم را نمی دهند
خودت بگو با این دلتنگی چه کنم و تا کی پشت پنجره های خیس انتظار چشم به
راهت بمانم
کاش می آمدی و دست هایم را می گرفتی تا دیگر دلهره نیامدنت بر جانم نمی
نشست دیگر به قاب عکس هایت عادت کرده ام که مدت هاست جوابم را نمی دهند
خودت بگو با این دلتنگی چه کنم و تا کی پشت پنجره های خیس انتظار چشم به
راهت بمانم